هر راه بجز راه تو کج خواهد شد
بی لطف تو آسمان فلج خواهد شد
ما منتظران اگر بخواهیم همه
امسال همان سال فرج خواهد شد
آمد بهار و حیف که ما را بهار نیست
وین جرعه ها به کام دلم خوش گوار نیست
گفتم بهار آمد و پر شد جهان ز گل
دیدم که یار نامد و گفتم بهار نیست
مه من عید شد مبارک باد
عیدی عاشقان چه خواهی داد
عیدی و عید ما «مه» رخ توست
عید ما بی رخ تو عید مباد
نه لب گشایدم از گل، نه دل کشد به نبید
چه بی نشاط بهاری که بی رخ تو رسید
بیا که خاک رهت لاله زار خواهد شد
ز بس که خون دل از چشمِ انتظار کشید
یوسف شود، آن کس که خریدار تو باشد
عیسی شود، آن خسته که بیمار تو باشد
یارب رسان تو بر ما، صاحب زمان ما راتا که حیات بخشد، روح و روان ما را
موضوعات مرتبط: مطالب تازه درموردامام زمان ، تازه های مناجاتهاواشعارمعنوی ، ،
برچسبها: